تو جاده تصادف شده بود، همه جمع شده بودن.
منم واسه اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم: «برید کنار من پدرشم!»
وقتی رسیدم دیدم اونی که تو خیابان افتاده یه الاغه!

****
بچه که بودم وقتی اسفناج میخوردم حس میکردم زورم بیشتر شده و میرفتم توی کوچه دعوا!
کتک میخوردم برمیگشتم به ملوان زبل فحش میدادم…
****